۲۸ مهر ۱۳۹۵
شاید برای بسیاریْ مسیرها بتوان میانبری یافت. اما به طور قطع «زمان» شاهراهیست که تمام میانبرهای آن مسدود است و هیچ یک از راههای آن، میانبر بردار نیست. هرچند این موضوع غیر قابل انکار است که اغلبِ انسانهای ساکنِ این عصر این چنین تصور میکنند که پیشرفتِ تکنولوژی و گسترشِ رسانههای مختلف، پروسهی زمانیِ بسیاری کارها را برای آنها کوتاهتر کرده است و در نتیجه زمانِ بیشتری برای زیستن دارند اما آنچه مقابلِ این تصورِ رایج قرار میگیرد واقعیتیاست ملموس، حقیقتی که شاید انسانِ امروز بیش از هر موضوعِ دیگری با آن مواجه باشد و آن مسالهی کمبودِ زمان است. این تقابلِ زمانی یعنی مسالهی افزایش و همزمان کاهش شدید زمان، در زندگی هنرمندانِ این عصر نیز چون دیگر افراد جامعه نمودهای گوناگونی یافته است. گروهی از هنرمندان بر سطحِ شیشهایِ زمانِ کشآمده گام برمیدارند و سوار بر قایقهای تندرو با بهرهگیری از امکاناتِ عصر خویش بر امواجِ سهمگین زمان میرانند. اینان درک و دریافت خود از دنیای پیرامون را آینهوار در غالبِ مدیومهای گوناگونی چون ویدئو، چیدمان، تئاتر ، نقاشی ، سینما، شعر و … انعکاس میدهند و شاید تنها وجهِ مشترکِ ساکنان این قایقهای مجهز آن باشد که هرگز زمانِ زیادی را در یک غالب و مدیومِ مشخص سر نمیکنند و از تمامی غالب ها برای انعکاسِ دنیای خویش بهرهمیگیرند. اما گروهی دیگر ساکنِ کشتیهای غولآسای زمانهی خویش میشوند و در اتاقی چون دیگر اتاقهای ساکنانِ کشتی، سکنا میگزینند. «محدثه موحد» هنرمندی ست که اتاقی در کشتی را به قایقی تندرو ترجیح داده است چراکه زندگی در کشتی نیز امکانِ بهرهمندی از امکاناتِ زمانه را برای فرد فراهم میآورد اما تفاوتش با قایق، در نوعِ مواجهه با دیگر افرادِ کشتی و امواجِ سهمگینِ زمان است. او نقاشی و طراحی را به عنوان مدیوم و وسیلهی بیانِ خویش انتخاب کرده و تنها با رنگها و خطوطِ مواجِ خویش است که به افراد و محیط پیرامونش میاندیشد. شاید از دیدِ بسیاری این سبک از زندگی و کار کردن، یک نواخت و عاری از هیجانِ لازم برای ادامهی مسیر باشد، چراکه هرچه باشد زندگی در قایقهای تندرو و بالا و پایین پریدن بر موجها حتی برای ساکنانِ کشتی هم بیشتر به چشم میآید و فرد جهنده را بیشتر مجاب به جهیدن می کند تا زندگی در بینِ افرادِ ساکنِ کشتی. اما واقعیتِ پنهانِ زندگی هنرمندانِ ساکنِ کشتی درست در همین نقطه است که رخ مینماید. آنان اتاقهای خویش را از تصاویرِ بیشمارِ انسانهای ساکنِ کشتی، چه بر عرشه و چه در اتاقهایشان انباشتهاند. «محدثه موحد» سازندهی یکی از این اتاق هاست. «اتاقی دوگانه» از واقعیت و رویا. او سالهای عمر خود را در میانِ ساکنانِ کشتی بر عرشه و در اتاقهایشان سپری کرده است. و در خلوتِ اتاقِ خویش، تاثیرِ امواجِ کوتاه و بلندِ زمانه را بر چهره و محیطِ همزیستانِ خود، بر صفحهی سفید بوم، ثبت کرده است. آثارِ او را میتوان در سه گروهِ مجزا طبقه بندی نمود، گروهِ نخست آثاریست که نقاش، شخصیتهای خویش را با هویتی نامتعارف و دیگر گون به تصویر میکشد، گروهِ دیگر، آثاری ست که در آن هنرمند، محیطی متشکل از عناصرِ نامتعارف را در یک همنشینی متفاوت به تصویر میکشد و گروه سوم آثاری است که در آنها شخصیتها و محیطِ پیرامون در یک فرآیند فرمی در هممیآمیزند و هر دو به یک میزان، دنیایی دیگرگون از واقعیتهای موجود را میسازند. شاید آنچه مخاطبِ این آثار در نگاهِ نخست به آن بیاندیشد، خیالانگیز بودنِ فضای کلی آثار باشد اما آنچه باعث جذابیت و عاملِ تامل بیشتر پیرامونِ آثار او میشود نسبت این دنیای خیالانگیز با واقعیتهای جهانِ پیرامون است. دنیای شخصیتها و فرمهای محدثه موحد دنیایی ست بر ساخته از واقعیتهای ملموسِ موجود در جهانِ پیرامون. او آرزوها و نیازهای ما را هم چون حفرهای بر چهره و بر تنِ شخصیتهای خویش ثبت میکند و فشارهای محیط و زندگی را همچون امواجی تصویر میکند که بر محیط و پیرامونِ انسانهای موجود در آثارش تارانده شدهاند. درست به دلیلِ وجودِ همین عناصرِ به ظاهر نامتعارف اما به طرزِ اعجابانگیزی ملموس و آشناست که آثارِ او را میتوان رمزنگارهای آهنگین از زندگیِ عصرِ خویش دانست. او خالقِ دنیای نامتعارفی ست که عناصرِ تشکیل دهندهاش در دنیای واقعیات زاده شدهاند و در ذهن و بر قلمِ او زیست کرده و رشد یافتهاند. نامی که او بر نمایشگاه نقاشیهای خود نهادهاست نیز درست نشانیِ محل سکونتِ او در کشتیِ عظیمِ زمانهی خویش است؛ «اتاق دو گانه». اتاقی که او سالیانِ عمر خود را در تقابلِ رویا و واقعیت در آن سپری کرده و محصولِ تمامیِ این لحظات را در یگانگیِ واقعیتِ نامتعارفِ آثارِ خویش، به نمایش گذاشته است.